کانسار‌‌های مس پورفیری همراه با توده‌های نفوذی حدواسط تا فلسیک

اصطلاح پورفیری از بافت پورفیری سنگ‌های همراه و بافت پراکنده یا انتشاری کانه‌زایی اخذ شده است. سیلیتو(Sillitoe, 1973)  پیشنهاد کرده است که کانسار‌های مس پورفیری با توده‌های نفوذی به صورت استوک‌‌های کوچک و کم عمق نزدیک سطح زمین یافت می‌شوند. از دیدگاه اوانز(Evans, 1993)  یک سیستم مس پورفیری ایده‌آل، شامل توده‌های نفوذی و استوک مانند است که در یک سری آتشفشان‌های سپری شکل نفوذ نموده و با رخنمونی کشیده یا نامنظم با ابعادی در حدود یک و نیم در دو کیلومتر مربع، اغلب سنگ‌های متوسط دانه آن‌ را در بر می‌گیرد.

گرانیتوئیدهای میزبان کانسار‌های مس پورفیری از نوع مگنتیتی می‌باشند (Evans, 1993). این گرانیتوئید‌ها از ذوب بخشی پوسته اقیانوسی و یا جبه فوقانی در حاشیه‌های تکتونیکی مخرب حاصل می‌شوند .(Evans, 1993) ماگماتیسم مربوط به سری مگنتیتی قادر به تولید مقدار زیادی گوگرد و فلزاتی می‌باشد که با گوگرد و کلر ترکیب می‌شوند. ماگما‌های مربوط به این سری خود غنی از این عناصر می‌باشند. قسمت اعظم کانسارهای مس پورفیری دنیا، با کمربندهای کوهزایی مزوزوئیک و سنوزوئیک همراه می‌باشند. این کمربندها در نتیجه بازیافت پوسته اقیانوسی در مقیاسی وسیع و ایجاد زنجیره‌های بلندی از قوس‌های حاشیه قاره‌ای و اقیانوسی، در طی یک رژیم زمین‌ساختی فشارشی و یا به عبارتی حاشیه‌های تکتونیکی مخرب حاصل شده‌اند(Evans, 1993) .

کانسار‌های مس پورفیری به طرق مختلفی رده‌بندی شده‌اند. مک‌میلان و پانتی‌لیف(McMillan and Panteleyev, 1980). بر اساس عمق تشکیل و ریخت‌شناسی، آن‌ها را به سه گروه کلاسیک، ولکانیک، و پلوتونیک تقسیم می‌نمایند. تقسیم‌بندی دیگری بر اساس نوع و ماهیت توده نفوذی میزبان است که بر اساس آن کانسار‌های مس پورفیری به مدل‌های لوول-‌‌‌گیلبرت و هالیستر یا نوع مونزونیتی و دیوریتی تقسیم‌بندی شده‌اند. تقسیم‌بندی دیگری بر اساس موقعیت تکتونیکی می‌باشد که بر اساس آن کانسار‌های مس پورفیری به انواع جزایر قوسی (فیلیپینی) و حاشیه قاره‌ای (آمریکایی) تقسیم‌بندی شده‌اند (Kesler, 1973). همچنین این کانسارها را بر اساس نوع عنصر فرعی همراه با مس به سه گروه مس و طلای پورفیری (PCD-Au)، مس طلا مولیبدن پورفیری (PCD-Au-Mo)، مس مولیبدن پورفیری  (PCD-Mo)تقسیم بندی کرده‌اند (Cox and Singer, 1992). تقسیم‌بندی رایج و متداول کانسارهای مس پورفیری همان دو مدل لوول-گیلبرت با دیوریتی می‌باشد. این دو نوع کانسارهای مس پورفیری، با یک سری اختلافات بنیادین از یکدیگر تشخیص داده می‌شوند. وجود اختلاف در ترکیب شیمیایی محلول‌های ماگمائی توده‌های نفوذی نوع لوول-گیلبرت با دیوریتی، موجب تغییراتی در زون‌های دگرسانی، عیار و محصولات جانبی این دو نوع کانسار شده است. یکی از مشخصات ویژه کانسار‌های مس پورفیری، حضور ساخت منطقه‌ای دگرسانی است. لوول-گیلبرت(Lowell and Guilbert, 1970)  توده های معدنی سان‌مانوئل کالامازو (آریزونای آمریکا) را توصیف و یافته‌های خویش را با 27 کانسار مس پورفیری دیگر مقایسه کرده‌اند. آنها در این پژوهش ارزشمند نشان دادند که بهترین چار‌چوب مرجعی که می‌توان تمام سیماهای دیگر این کانسار‌ها را به آن مربوط ساخت، ماهیت و توزیع مناطق دگرسانی گرمابی سنگ دیواره است. یکی از مهمترین تفاوت‌های کانسارهای مس پورفیری نوع لوول-گیلبرت، چهار منطقه دگرسانی پتاسیک، فیلیک، آرژلیک و پروپیلیتیک حضور دارند، در صورتی که در کانسارهای نوع دیوریتی مناطق دگرسانی پتاسیک و پروپیلیتیک دیده می‌شوند. یکی دیگر از خصوصیات کانسارهای مس پورفیری حضور ساخت منطقه‌ای کانی‌سازی و سولفوری است که به وسیله مدل لوول-گیلبرت(Lowell and Guilbert, 1970)  ارائه گردیده است. این مناطق بر هاله دگرسانی منطبق می‌باشند. کانه‌زائی همانند دگرسانی در مناطق هم مرکز یافت می‌شود. البته منطقه دگرسانی پروپیلیتیک در کانسارهای نوع دیوریتی بعلت عدم حضور دگرسانی فیلیک حائز ارزش و اهمیت است، زیرا بخشی از ذخیره با این دگرسانی همراه است. از لحاظ کانی‌شناختی، کالکوپیریت مهمترین و رایج‌ترین کانی فلزی این کانسارها می‌باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد